در اصول چون ابداعی هستند حدالعلم شما را حساب و طبق حدالعلم شما انجام می‌دهند. برخلاف امارات که در آنها تعامل شما با واقع است.

پس اصولی که ما در این جا داریم منحصر به تخییر و اصاله الاحتیاط می‌شود. عده‌ای از علمای اصولی ما اصاله التخییر را جاری نمی‌دانند و می‌گویند: لابدیت عقلیه است و جای اصاله التخییر نیست، که ان شاء الله توضیحش را در محل خودش عرض خواهیم کرد که: جاری است و اشکالی ندارد. البته چون در باب اصاله التخییر دوران بین محظورین است و موارد ابتلا به آن خیلی کم است، عمده احتیاط است و باید دید آیا احتیاط قائم مقام علم می‌شود یا نمی‌شود؟ که سه احتمال هست:

1. می‌شود.

2. نمی‌شود.

3. بین احتیاط عقلی و شرعی تفصیل قائل شویم. اگر احتیاط عقلی بود، عقل نمی‌گوید: این مثلاً خمر است، بلکه می‌گوید: از آن اجتناب کن، یا نمی‌گوید: خون در این اناء افتاد، بلکه می‌گوید: از این دو اناء اجتناب کن. اگر تنزیل عقل همین مقدار (اجتناب کن) است، دیگر معنایش این نیست که مثلاً اگر آن را خورد، حد شرب خمر هم بر او جاری شود. برخلاف استصحاب و دلیلی مانند لا تشرب الخمر»، که مثلاً اگر خمری داشتم و شک کردم سرکه شده یا نه، امام (علیه السلام) که می‌فرماید: لا تنقض الیقین بالشک»، کنت علی یقین من خمریته» یعنی یقیناً می‌دانستی خمر است، پس الآن هم خمر است و لا تشرب الخمر» این جا را می‌گیرد، پس دلیل دیگری هم که می‌گوید: شارب الخمر یُجلَد» آن هم این را در بر می‌گیرد.

اما اگر شخص در سجود شک می‌کند که رکوع کرده یا نکرده است، امام (علیه السلام) که می‌فرماید: اگر در سجود شک کردید، بلی قد رکعت»، سؤال این است که: این امض فی صلاتک» و بلی، قد رکعت» جای دیگری هم که رکوع موضوع حکم ‌شود (مثل مریضی که نذر کرده اگر بتواند رکوع کند صدقه دهد) هم بار می‌شود یا خیر؟ آن که می‌گوید: بار نمی‌شود» می‌گوید: امض فی صلاتک» و بلی، قد رکعت» ناظر به دلیل دیگر که می‌گوید: إذا رکعتُ الیوم فعلیّ أن أتصدّق» نیست. وجه دیگر می‌گوید: بلی قد رکعت» یعنی امام حکم فرمود که رکوع کرده‌ای و مفاد این به قول مرحوم نائینی انکشاف است؛ یعنی رکوع محقق شده و باید به نذر وفا کند.

پس نکتۀ فنی این است که اگر در جایی شارع به لحاظ یک اثری که آن جا بود یک اصل تنزیلی را آورد، آیا ما می‌توانیم هرجا که آن عنوان بود آن اثر را بیاوریم یا نه. سر اختلاف هم این است که برخی معتقدند بلی قد رکعت» یعنی به لحاظ امض فی صلاتک»، نه به لحاظ وفای به نذر. رای دوم می‌گوید: وقتی گفت: بلی قد رکعت»، آن آثار دیگر هم بار می‌شود.

پس:

1. بعضی‌ها (مرحوم آشتیانی) معتقدند اگر امام (علیه السلام) فرمود: بلی قد رکعت» و یا امض فی صلاتک» باید وفای به نذر را هم انجام داد؛ چرا که بدون رکوع این دو معنا ندارند و همین که دستور به جری عملی داد معنایش رکوع هم هست.

2. قول دیگر می‌گوید: در هیچ کدام وفای به نذر واجب نیست؛ چون  آن مال رکوع واقعی است.

3. قول سوم تفصیل است. اگر لسان بلی قد رکعت» بود، آثار رکوع بار می‌شود، اما اگر لسان امض فی صلاتک» بود، تنها دستور به جری عملی و غیرتنزیلی است. امض فی صلاتک» به رکوع نظر ندارد و آن دلیل دیگر (وجوب وفا به این نذر که اگر رکوع کرد صدقه دهد)، دیگر این جا را شامل نمی‌شود.

 (حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی ، خارج اصول، 10 و 11/ 7/ 1390)

 

#اصول

#قطع

#قطع طریقی

#احتیاط شرعی

#احتیاط عقلی

#جانشینی امارات و برخی اصول عملیه از قطع طریقی

(قسمت نهم)


مشخصات

آخرین جستجو ها