یکی از عبارات مهم و عمده‌اش که همان اصل مطلب است از مجلسی اوّل است که به‌حسب نقل این طور گفته: من فضل اللّه علینا أنّه کان السیّد الفاضل، الثقة المحدّث، القاضی أمیر حسین (ره) مجاوراً عند بیت اللّه الحرام سنین کثیرة»؛ یعنی: فقط برای حج نرفته بوده، چند سال آن جا مقیم بوده. وبعد ذلک جاء إلی هذا البلد»؛ یعنی: اصفهان؛ چون مرحوم مجلسی پدر اصفهان بوده. ولمّا تشرّفت بخدمته وزیارته، قال» خود مرحوم سید حسین :إنّی جئتکم بهدیّة نفیسة، وهی الفقه الرضویّ. قال: لمّا کنت فی مکّة المعظّمة جاءنی جماعة من أهل قم مع کتاب قدیم».

این شرح تولّد این کتاب فقه الرضا» است. کتب فی زمان أبی الحسن علیّ بن موسی الرضا (علیه السلام)». ادّعا این بوده که این کتاب تاریخ کتابتش زمان خود حضرت رضا (علیه السلام) است. (1)  جاءنی جماعة من أهل قم مع کتاب قدیم، کتب فی زمان أبی الحسن علیّ بن موسى الرضا (علیه السلام)، و کان فی مواضع منه بخطّه ـ صلوات اللّه و سلامه علیه ـ». این ادّعای قاضی امیرحسین است و برای ما واقعاً ابهام‌آور است و عرض کردیم: خب، همان موارد خط را هم ایشان استنساخ می‌کرد (متذکر می‌شد).

وکان على ذلک إجازات جماعة کثیرة من الفضلاء».  که گفتیم: این را هم استنساخ نکرده. بحیث حصل لی العلم العادیّ بأنّه تألیفه (علیه السلام)، فاستنسخت منه، وقابلته مع النسخة»؛ یعنی: قاضی امیرحسین.

مرحوم مجلسی می‌گوید: ثمّ أعطانی الکتاب، واستنسخت منه نسخة أخذها بعض الفضلاء لیکتب علیها، ونسیت الآخذ، ثمّ جاءنی [بها] بعد إتمام الشرح العربیّ على الفقیه، المسمّى بـ:روضة المتّقین».  که تازگی در 14 جلد چاپ شده است. وقلیلٍ من الشرح الفارسیّ، ثمّ لمّا تفکّرت فیه». اینها کلمات مرحوم مجلسی (رض) است. ظهر لی أنّ هذا الکتاب کان عند الصدوق وأبیه، وکلّ ما ذکره علیّ بن بابویه فی رسالته إلى ابنه فهو عبارته إلاّ نادراً، وکلّ ما ذکره الصدوق فی هذا الکتاب» یعنی: فقیه بدون السند فهو أیضاً عبارته، فرأیت أن أذکر فی مواضعه أنّه منه، لتندفع اعتراضات الأصحاب وشبهاتهم». مشکل این جا بود: والظاهر أنّ هذا الکتاب کان موجوداً عند المفید أیضاً».

عرض کردم: از قرن چهارم علمای شیعه با یک مشکل روبرو شدند: فتوا بود، بدون دلیل. این دلیل در فقه الرضا» پیدا شد. وکان معلوماً عندهم أنّه من تألیفه (علیه السلام)». (2)  ولذا قال الصدوق: ما أُفتی به، وأحکم بصحّته»؛ یعنی: معلوم می‌شود صدوق هم که حکم به صحّت کرده، چون خطّ امام بوده. والحمد للّه ربّ العالمین، والصلاة على محمّد وآله الأقدمین».

و امّا عبارت مرحوم مجلسی پسر در مقدّمۀ بحار»: کتاب فقه الرضا (علیه السلام)، أخبرنی به السیّد الفاضل، المحدّث القاضی، أمیر حسین ـ طاب ثراه ـ بعد ما ورد أصفهان، قال: قد اتّفق فی بعض سنی مجاورة بیت اللّه الحرام، أن أتانی جماعة من أهل قم حاجّین، وکان معهم کتاب قدیم یوافق تاریخ عصر الرضا (علیه السلام)».

این جا که می‌رسد، می‌گوید: وسمعت الوالد (ره) أنّه قال: سمعت السیّد یقول: کان علیه خطّه (صلی الله علیه و آله)». این چیز عجیبی است. آخر ایشان خود سیّد را هم دیده و نمی‌دانیم چه‌طور شده از پدر خودش از آن سیّد و به‌واسطه نقل می‌کند! 

وکان علیه إجازات جماعة کثیرة من الفضلاء، و قال السیّد: حصل لی العلم بتلک القرائن أنّه تألیف الإمام (علیه السلام)». این مطلب بد نیست. تمام اشکالش این است که این آقا که می‌گوید: حصل لی العلم» معلوم نیست جزء علمای بزرگ آن زمان بوده باشد. أنّه تألیف الإمام (علیه السلام)، فأخذت الکتاب، وکتبته، وصحّحته، فأخذ والدی ـ قدّس اللّه روحه - هذا الکتاب من السیّد، واستنسخه، وصحّحه، وأکثر عباراته موافق لما یذکره الصدوق أبو جعفر محمّد بن بابویه». مراد صدوق پسر است. فی کتاب "من لا یحضره الفقیه" من غیر مستند».

تمام نکته این بوده که دیدند مطالبی را که ایشان فتوا داده و مستند نداشته فعلاً در این کتاب پیدا شده. وما یذکره والده فی رسالته إلیه» صدوق پدر وکثیر من الأحکام التی ذکرها أصحابنا ولا یعلم مستندها‌ مذکورة فیه، کما ستعرف فی أبواب العبادات».

 

پانوشت‌ها:

(1) البتّه از زمان حضرت رضا تا الآن حدود دوازده قرن و ربع می‌شود، لکن مشکل ندارد. کتاب الرساله»‌ی شافعی در کتابخانۀ مصر (دار الکتب المصریّة) الآن محل اختلاف شده، امّا ادّعا این است که تاریخ نوشتن آن زمان حضرت رضا (علیه السلام) است و چون تعلیقات خود شافعی را دارد به‌عنوان یکی از نفایس مخطوطات جهان اسلام هم حساب می‌شود. وفات شافعی تقریباً با حضرت رضا (علیه السلام) و یکی دو سال قبل و بعد گفته شده. این کتاب الآن موجود است و البتّه عدّه‌ای از مستشرقین تشکیک کرده‌اند که این نسخه درست نیست، و در حدود مثلاً 350 نوشته شده. علی ایّ حال، احمد محمّد شاکر رسالۀ» شافعی را از روی همین نسخه ـ که در زمان خود شافعی نوشته شده ـ چاپ کرده.

(2) سؤال  این است که: اگر واقعاً اینها می‌دانستند، چه‌طور نقل نکرده و به حضرت رضا (علیه السلام) اسناد ندادند؟

(حضرت آیت الله استاد حاج سید احمد مددی ، خارج فقه، 1 و 2/ 11/ 1384)

فقه

قواعد عامه

مکاسب

قواعد عامه در باب مکاسب

اولین قاعده عامه

حدیث تحف العقول

جستجوی قرائنی برای حدیث تحف العقول

اولین قرینه

کتاب فقه الرضا

صاحب مستدرک و نقل عبارات مجلسیین


مشخصات

آخرین جستجو ها