1. تحقیق کتاب عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار» حقیقتاً توفیق بی‌نظیر پروردگار بود. مستدرک المختار» هم که به آن ضمیمه شد دیگر شدم مثل متولّی ـ مثلاً ـ امام‌زاده ابن‌بطریق. (حالا دیگر اعتراض نفرمایید که: پس خصائص الوحی المبین» چه؟! آن را دیگر توی نم خوابانده‌ام تا خدا چه خواهد) سال‌های ابتدای تاهل بود و برای مقابلۀ بعضی نسخه‌ها عیال هم خیلی کمک کرد، که لله درّها!

2. ابن‌بطریق حلی عالم شیعی متوفای 600 یا 601 هجری است و نوشته‌اند: فقیه و متکلم بوده. اولین کسی است که احادیث فضایل و مناقب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ را از کتاب‌های مشهور اهل سنت یک جا جمع کرده. در هر دو کتاب فصلی را هم به ذکر مناقب بانوی بزرگ اسلام جناب خدیجه ـ سلام الله علیها ـ اختصاص داده.

3. از جمله از فرمایشات رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) یاد کرده که در مقابل حسادت‌ها و رفتارهای بچه‌گانۀ عایشه به او تذکر می‌فرمودند که: محبت خدیجه روزی‌ام شده، یا از قول محمد بن إسحاق از اُمّ سلمة در کتاب المغازی» از اُمّ‌رومان (مادر عایشه) نقل کرده که: کان لرسول الله (صلی الله علیه و آله) جارة قد أوصته خدیجة أن یتعاهدها، فحضر عنده شیء من المأکل فأمر باعطائها وقال: هذه أمرتنی خدیجة بأن أتعاهدها، فقالت عائشة: وکنت أحسدها لکثرة ذکره لها، فقلت: یا رسول الله، لا تزال تذکر خدیجة، کأن لم یکن على ظهر الأرض غیرها، فقال: قومی عنّی. فقامت إلى ناحیة منه فی البیت، فقالت أُمّ رومان: فقلت: یا رسول الله، لا تؤاخذ عائشة؛ فإنها حدیثة سنّ، فناداها إلیه فقال: یا عائشة، إنّ خدیجة آمنت إذ کفر بی قومک، ورزقت منها الولد وحرمتموه»؛ یعنی:  همسایه‌ای داشتیم که خدیجه به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وصیت کرده بود مراقب احوال او باشند. یک بار خوراکی پیش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود که دستور دادند برای او ببرند و فرمودند: خدیجه سفارشش را به من کرده بود. (عایشه ادامه می‌دهد:) بس که پیامبر (صلی الله علیه و آله) از خدیجه یاد می‌فرمود به او حسادت می‌کردم، لذا گفتم: همه‌ش به یاد خدیجه‌ای. انگار روی زمین کسی جز او نیست (لابد انتظار داشته مدام به یاد او باشند). پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: برخیز و از من دور شو (همان بلند شو از پیش چشام گم‌شو» خودمان، ولی بسیار مؤدبانه‌تر!). امّ‌رومان دخالت کرد که: یا رسول الله! جوان است و نمی‌فهمد (اصلاً کی فهمید؟؟؟!!!) پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم فرمودند: او زمانی به من ایمان آورد که قوم تو کافر بودند و خداوند از او فرزند به من داد و شماها از این نعمت محروم ماندید.

4. گاهی هم پیامبر (صلی الله علیه و آله) گوسفند قربانی فرموده و برای دوستان خدیجه می‌فرستادند.

5. خب، دیگر! مردم از اینها که خبر ندارند، فقط دروغ‌های شاخ‌دار را باور می‌کنند که در 6 ـ 7 سالگی من را برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) عقد کردند و در مثلاً 9 سالگی زفاف واقع شد. (مدتی قبل توضیح نسبتاً کاملی در این باره آوردم)

6. خودمانیم ها! جبرئیل عرض کند: ای رسول خدا! این خدیجه است که دارد با آب و نان (مثلاً در کوه حرا) نزدت می‌آید. سلام مرا به او برسان و به خانه‌ای چنین و چنان در بهشت بشارتش بده». البته مرواریدی چونان فاطمۀ زهرا ـ سلام الله علیها ـ باید که در صدفی چنین به وجود آید.


مشخصات

آخرین جستجو ها